Home خانه
پل گذرگاه کابل
نویسنده: استاد شاه محمود محمود
مقدمه :
شهر کابل شهر رویا ها ، شهر آرزو ها و شهری که مرکز سیاسی و دولتی افغانستان امروز چهره تبدیل نموده عمرانات ناآشنا و مردم که با تاریخ و فرهنگ کابل فاصله دارند ؛ این شهر را درمیان تارعنکبوت مافیا گیرآورده اند و هر روز زیادتر از روز قبل گلویش را میفشارند ؛ مردمش را درچهار دهه چنان تیت و پاشان نمودند که امروز از آنها فقط در تخیلات میتوان حرف زد . اما کابل دیروز در میان وادی های حاصلخیز ئ موقعیتِ بین 34 درجه و 30 دقیقه ٔ عرض البلد شمالی و 69 درجه و 18 دقیقه ٔ طول البلد شرقی در دامنه ٔ کوه های "آسمائی " و " شیردروازه " به ارتفاع شش هزار فُت قرار گرفته بود .
یا خلاصه گفت که کابل ؛ در میان کوه آسمائی (دوهزار و یکصد متر ) و شیر دروازه (دوهزار دوصد متر ) شکل مثلثی را گرفته که رأس آن بجانب غربی ، جائی که دو کوه با هم بسیار نزدیک میشوند، قرار دارد. بین دو کوه گذرگاهی است که وادی چهاردهی را به کابل قدیم می پیوندد و دریای خانه ٔ کابل از آن عبور میکند. رودخانه کابل این شهر را به دوقسمت شرقی و غربی تقسیم نموده است . از قدیم الایام بالای این دریا پل ها و جسر های چوبی برای رفت و آمد ساخته شده بودند که مردم دوطرف دریا را به هم پیوند میدادند. اما رفته رفته نفوس بیشتر یافت و پل ها نیز تغییر شکل داد. از خشت و سنگ تا سیم گاردر و سمنت و حتی بابرج های در دوگوشه پل ها انجامید . سرگذشت این پل ها چون سرگذشت مردم این شهر دردناک و با فراز و نشیب همراه بوده است . در سالیان پسین عبور از این پل ها ؛ گذر از پل صراط بود. دژخیمان با چهره های نقاب پوشیده بعد از پرسیدن هویت و بیان آواز؛ داروندار جیب و لوازم دست داشته را ازت میگرفتند . خوشبخت کسانی بودند که بدون لت و کوب و زندان ازاین پل ها میگذشتند. یکی از آن پل ها ؛ پل گذرگاه است که تاریخ آن بیشتر از 500 سال عمر دارد.
موقعیت پل گذرگاه کابل :
زمانیکه کابل را از بلندی کوهها نگاه کنید شکل دو کاسه را احتوا کرده؛ که اطراف آنرا کوههای بلند احاطه نموده است در چند دهه قبل اگر از مرکز شهر از کنار پل شاه دوشمشیره سرک شمالی که بعد از زیارت شاه دو شمشیره از جلو لیسه ٔ نجات قدیم و بعدا" لیسه دخترانه اناث (به طرف جنوب )، مکتب میخانیکی و شرکت سرویس یا ریاست فارمسی (به طرف شمال ) گذشته به ماشینخانه زمان شیرعلی خان (که قبلا" لوازم و قطعات نظامی ساخته می شد و حالا فقط آن قطعات ترمیم می شود ) میرسد در عقب آن کارخانه ٔ پشمینه بافی کابل قرار داشت ، و مقابل آن یعنی (به طرف چپ ) شفاخانه ٔ گندنا یا شفاخانه ابن سینا واقع است . این جاده معروف به جاده ٔ سپه سالار ( سپه سالار محمد نادر خان ) است که در انتهای آن عمارت منفردی که از دو طرف آن سرک میگذشت در زمان شاه امان الله معرف به قهوه خانه یا چای خانه گذرگاه بود بعدا" مرکز رادیو، و کتابخانه ٔ ریاست مطبوعات بود که اکثرا" برای جوانان و نوجوانان فلم های تربتی به نمایش گذاشته میشد معروف به « کوتی لندنی » بود با تاسف در دهه چهل هجری شمسی مدتی متروک و بعدا" ویران شد و درجای آن پارکیِ احداث گردید و در عقب آن پل سنگی موسوم به پل (هارتن ) ساخته شده که مسافر را به طرف گذرگاه و باغ معروف بابرشاه میرساند . سرک دیگری که از مقابل عمارت مذکور میگذرد به طرف راست آن عمارت سره میاشت (هلال احمر) بنا گردیده است . بعد از آن به ده مزنگ وکارته ٔ چهار و دارالامان و میرویس میدان می انجامد.
دریای کابل از بین این تنگی میگذرد و دیوارهای کوه از هر دو طرف تا پایان دامنه هنوز استوار است . قسمت های پائین آن در اثر مرور زمان از بین رفته است ، از جمله ٔ آنها هفت دروازه ٔ کابل است . دو دروازه که عبارت از دروازه ٔ دهمزنگ و دروازه گذرگاه باشد در همین منطقه و دروازه ٔ دهمزنگ به طرف شمال رودخانه زیر پوزه ٔ کوه آسمائی ، و دروازه گذرگاه به طرف جنوب وزیرپوزه ٔ کوه شیردروازه واقع بوده است . ازپل آرتل یا هارتن گذشته به طرف چپ در دامن شیردروازه " یخدان" هم نامیده میشد، بطرف غرب آغاز و ادامه میابد. در یخدان گذرگاه که در زیر سایه کوه شیر دروازه قرار دارد دو چاه بزرگ قرار داشت که در آن برف جمع آوری مینمودند تا یخ بزند و نگهداری شود؛ تا در تابستان از آن برای شهریان کابل استفاده ببرند . سردی "یخدان " در زمستان زبانزد همه بود.وقتی از این تنگنا بگذریم وادی خرم و سرسبز چهاردهی در بین یک دائره ٔ دیوارهای طبیعی کوه ها جلوه گر میشود. این وادی که بعرض 13 کیلومتروطول حدود 20 کیلومتر است . در گذشته های نه چندان دوربه قدری سرسبز و شاداب بود که باغ و غیر باغ را نمیتوان تشخیص داد، و میتوان همه ٔ آن را یک قطعه باغ بسیار بزرگ خواند، ظهیرالدین بابرکوه شیردروازه را "شاه کابل" میگویند ... در دامنه این کوه تمام باغات است در زمان عم من الغ بیگ و میرزاویس اتکه در دامنه این کوه یک جوی [ بالاجوی] براورده باغاتی که دراین دامنه است تمام باین جوی معمور است . پایان اب " گلکنه " نام محله ایست خلوت گوشهاست بسیار لوندی آنجا کرده شده بود .(1) در گوشه ٔ شمال شرقی این وادی شاداب ، باغ بابر شاه و در شرق ، باغ معروف چهل ستون و در جنوب شرقی باغهای معروف گلباغ وجود دارد. در وسط این وادی ، قصر دارالامان و در عقب آن بفاصله تقریباً دو کیلومتر قصرتاج بیگ بر تپه ٔ ناظر این همه باغ ها است؛ بنا شده بود که امروز ازاین قصر ها جز ویرانه بیش نمانده است . اما آنچه میخواهیم بنویسیم پل گذرگاه کابل است که در نزدیک وصل دریای "چمچه مست" با دریای کابل بنا یافته است .
قصرچهلستون نیز از باغهای بسیار معروف و دارای عمارات زیباست و روی تپه ای در حوالی قریه ٔ" اندکی یا هندکی" قرار گرفته است و این پل باغ بابرشاه و باغ چهلستون را ارتباط میدهد. هنوز اسنادی در دست نیست که این پل چه زمانی ساخته شده است اما میتوان حدس زد؛ زمانیکه شهاب الدین محمد شاه جهان فرزند جهانگیر؛ پل شاه دوشمشیره را آباد نمود ؛ پل گذرگاه را نیز تهداب گذاشته است . ساختمان هر دو پل با هم مشابهت دارد در تصاویر که در دست است پل شاه دوشمشیره . پل گذرگاه با ساختمان مشابه با چهار برج به دو طرف پل ها اعمار گردیده است که با گذشت زمان از بین رفته اند . پل گذرگاه فعلی در زمان امیر شیرعلی خان دوباره تعمیر گردیده است .و تا امروز به حال خود باقی است (2) پوزه یا تپه توب نقطه مقابل پل گذرگاه موقعیت دارد که ازهنگام سلطنت امیر عبدالرحمن خان تا امروز بخشی از زندگی اجتماعی شهریان کابل را به یاد میآورد. در هنگام اعیاد و افطار و سحری و همچنان روزانه با صدای شلیک آن نوید نیمه روز( چاشت) را میدهد.
زیرنویسها :
1 - بابر - ظهیرالدین محمد، بابر نامه یا تُزک بابری، ترجمه : بیرام خان- خان خانان، 1308 هـ ق ، ص 81 .
2 - غرغشت - محمد ناصر، رهنمای کابل، مطبعه دولتی کابل، 1345 هـ ش، ص 161 .