Home خانه
بیست وهشت اسد یکی از روزهای رستاخیز در تاریخ معاصر افغانستان
بیست وهشت اسد یکی از روزهای رستاخیز در تاریخ معاصر افغانستان
بسمه وتعالی
نویسنده: استاد شاه محمود محمود
در تاریخ افغانستان روز های تاریخی زیادی است که از آن منحیث روزهای افتخار آفرین ورستاخیز نامبرد. روز هایکه ملت قهرمان ما با شهامت ومردانگی از عزت وآبروی مردم وکشور خویش جانبازانه استادگی نموده وکارنامه های پردرخشش از خود به یادگار گذاشته اند. دوهزار سه صدسا ل قبل از امروز ، مردم ما درمقابل اسکندر مقدونی از سال 330 تاسال 327 قبل از میلاد مسیح مردانه رزمیدند.اسکندر در حدود چهار سال در ولایات وکوهپایه های افغانستان چون طوس ، هرات ، غزنی ، قندهار ، هندوکش و ماوراالنهر در تردد وسفر بری بود تابالاخره مجبور به بازگشت به طرف کشور خود گردید.
قیام ابومسلم خراسانی در پنجم ماه رمضان 129 هجری قمری= 746 میلادی با بر افراشتن بیرق سیاه آغاز گردید. خود لباس سیاه پوشید وبا هزاران داوطلب سیاه پوش وآزادی خواه نعره استقلال طلبی را چنان بلند کردند که تا امروز گوش های ما را نوازش میدهد وازهمان روز به بعد هر زمانیکه مردم وکشور ما مورد تجاوز بیگانگان قرار میگیرند،تجارب وخاطره های استقلال طلبی را به نمایش می گذارند. وبه خاطر عزت وآبروی کشور ومردم خویش جان های شیرین خود رافدا میکنند. مقاومت وقیام های بزرگ وتاریخی ایکه ثبت صفحات تاریخ مبارزات افغانستان شده است ، یکی هم قیام مردم ما علیه چنگیز ومغولان میباشد که جای ویژه در تاریخ قرون وسطی کشور ما دارد. از قیام ومقاومت افسران سیستانی در ترمذ گرفته تا قیام شهر گورگنج یا اورگنج به رهبری فریدون غوری و مدافعه تن به تن مردم شهر مذکور وازبین رفتن هزاران نفر مرد وزن در اواخر 1218میلادی واوایل1219میلادی،قیام های مردم در بلخ،تخارستان،جوزجان،فاریاب،میمنه، قلعه گرزیوان،بامیان،قلعه کالیون (هرات)،قلعه اشیار (غرجستان)،حصار تولک،قلعه فیوار (قادس)،حصار سیفرود (غور)، فیروزکوه (غور)،مرو، هرات،اسفزار (هرات)،سیستان،پروان، غزنی، پشاور، سند،مکران و زابلستان همه نشانه از فدا کاری ومقاومت ها ودلیری در مقابل ظلم و ستمگری چنگیزیان است. هرروزی از این روزها با مقاومت ها وقیام های آن ثبت تاریخ کشور ما گردیده است وبرای مردم ما قابل یاد آوری واحترام می باشد وآنرا بخاطر دارند.در جریان این قیام ها ،مردمی قرار داشت که بخاطر کشور خود سربه کف گرفته وتاپای جان مقاومت میکردند درحالیکه قساوت وبیرحمی مغولان بدون وقفه ادامه داشت.چنانچه مردان وزنان واطفال راذبح می کردند، شکم زنان را پاره میکردند واگر جنینی دربین آن بودبا سرنیزه می شگافتند.آنها کشته ها را سر می بریدند تا دوباره زنده نشوند. شهرها وقلعه ها یکماه،دوماه حتی یکسال ونیم مقاومت نمودند.امروزشهر ها،دره ها،دشت هاوکوهپایه همه خاطره جانبازانه مردم مارا شهادت می دهند.جای آن دارد که چنین روز ها در تقاویم دولتی کشور ما ثبت گردد تا جوانان ونوجوانان ما درس های جانبازانه مردم خود را فراگیرند. قیام های استقلال طلبانه مردم ما،با کشتار دسته جمعی چنگیزیان پایان نیافت ودر زمان امیر تیمور لنگ(گورگان)ادامه داشت. مقاومت مردم هرات،غور،فراه،سیستان وویرانی تاریخی بند رستم،بست وگرمسیر،قندهار،نورستان(بلورستان یا کتور)، تماما" نشانه وادامه مقاومت های گذشته بود که علیه مغولان چنگیزی انجام داده بودند.(1398 میلادی) تاریخ افغانستان از قرن شانزدهم تا اوایل قرن بیستم میلادی مملو از مقاومت،فداکاری،استقلال طلبی است.قیام های مردمی ضد حکمروائی صفویان فارس، در بلخ،هرات،مشهد وقندهار صورت گرفت تا بالاخره به سقوط دولت صفوی انجامید. قیام مردمی فیصله کن به رهبری میرویس خان هوتکی درقندهار درسا ل 1709 میلادی، گماشتگان صفوی یعنی گرگین والی صفوی رابه خاک وخون کشانید وعلم استقلال وآزادی رابرفراز برج های این ولایت برافراشتند.شهر های سیستان،فراه،هرات مرو ،مشهد وغیره یکی بعدی دیگری از هجوم و لوث بیگانگان تصفیه گردید.مردم ما در این قیام یکبار دیگر ثابت کردند که میراث نیکان خود را با زور شمشیر حفظ کرده اند ونعره استقلال طلبی گذشتگان خویش را کماکان ادامه داده اند. چنانچه در شرق افغانستان جنبش روشانیان با مبارزات آزادی خواهانه سایر مردم،علیه دولت بابری هند دست بدست یکدیگر دادند وقیام مردم زابلستان(1507میلادی)،مهمند (1508میلادی)، یوسفزائی ها (1518میلادی) ودیگران، دولت بابری را در تنگنای سیاسی و نظامی قرار دادند. جنبش ها ومقاومت فوق رامردم ما به رهبری خوشحال خان ختک بین سالهای 1668تا1670میلادی علیه حکمروایان بابری (اورنگ زیب)بر دوش کشیدند.تاریخ افغانستان هیچگاه جنگ (تاتره) را که در آن اردوی چهل هزار نفری بابری از بین رفت فراموش نخواهد کرد.گرچه مقاومت ورزم آرائی طولانی مردم کشور مادر شرق مطابق دلخواه مردم نتیجه نداد اما در بوجود آوردن مبارزات آینده برضد استیلاگران خارجی تاًثیرعظیمی داشت. ازجمله قیام هایکه علیه دولت استعماری بریتانیا صورت گرفت از ویژگی خاص برخوردار است در این قیام هااشتراک مساعی تمام مردم کشور ما واضح وروشن است . زنان،مردان وروحانیون همه دست بدست هم دادند وقیام ها را رهبری وبه پیش بردند . جنرال ایری انگلیسی می نویسد که:باید عساکر انگلیسی در استعما ل اسلحه ناریه از افغانها درس میگرفتند.افغانان با تاًمل نشانه میگیرند وبه ندرت آتش شان هوائی میرود.درحالیکه افراد ما بدون استهداف ،ا نداخت هوائی میکنند.و در جای دیگربه نقل از فلورنتیا سیل خانم جنرال سیل می نگارد که:چیزیکه راجع به بی عاطفه گی وجبن افغانان گفته میشود تنها نظر انگلیسی است،در حالیکه افغانها یک نژاد قوی وخوب بوده وازقتال باکی ندارند.افغان بدون ترس درمقابل توپ می ایستد و سیلاوه خود را بکار می ا ندازد. وقتیکه او یک موضع را اشغال کرد ، دیگر استرداد آن مشکل است . (غبار،میرغلام محمد. افغانستان در مسیر تاریخ .انتشارات خاور.1386.ص563) انگلیس ها در سال 1839میلادی با اردوی بزرگی که مجموعا" اضافه از54000نفر سپاهی ،12000نفر کارکنان لوازم و30000 اشتر باربراز سه طرف با لای افغانستان حمله کردند. انگلیسها می خواستند بااین سوقیات کشوری را اشغال نمایند که هزاران کیلومتر از بریتانیا فاصله داشت وهیچگونه خطری برای مردم شان ایجاد نمیکرد.اما بی خبر از آن،که افغانها درس عبرت فراموش نا شدنی به آنها خواهد داد. انگلیس ها هر بار ایکه بالای کشور ما هجوم برده اند، کوشیده اند تا جائیکه می توانستند از نبرد رویاروی با مردم افغانستان دوری می جستند ودرعوض نفاق وخانه جنگی را بین متنفذین ،روحانیون،خوانین،سران قبایل،اقوام وملاکین تشدید مینمودند. مثلا"درهنگام قیام مردم قندهاردرسا ل1841 میلادی با پرداختن پول وامتیازات به خوانین پوپلزائی جهت مخالفت با بارکزائی هامی خواستند به موجودیت استعماری خویش عمری بیفزاید.که خوشبختانه نتیجه خلاف آرزوی شان گردید.انگلیس ها این پروسه را نه تنها در قندهار ،بلکه در هرات،غزنی،کابل،لغمان ودیگر نقاط افغانستان انجام دادند.انگلیس ها می دانستند که عدم اتحاد افغان ها،در موفقیت استعماری شان نهفته است.اعترافات انگلیس ها درمورد" تفرقه بیانداز وحکومت کن " تائید گفتار ما است چنانچه یکی از جواسیس وکارمند وزارت مستعمرات انگلیس همفری درخاطرات خود دراین مورد می نگاردکه: "در آن زمان دولت انگلیس خیالش از هندوستان آسوده بود،زیرا کشمکش های قومی ونژادی واختلافات دینی وفرهنگی، فرصت شورش{قیام}علیه سیطره ونفوذ انگلیس را به ساکنان شبه قاره نمیداد.در سرزمین چین نیز وضع براین منوال بود وازسوی پیروان بودا وکنفسیوس که دین های مرده بودند،خطری انگلیس را تهدید نمی کرد وبعید به نظر می رسید که مردم چین وهند با آنهمه اختلافات بنیادی که با هم داشتند،در فکر استقلال وآزادی خود باشند. زیراچیزی که در این نقاط مطرح نبود،اندیشیدن به زندگی وآزادی بود.آسودگی خاطردولت بریتانیا از آرامش سیاسی این دو منطقه ای پهناور،مانع آن نگردیده بود که تحولات آینده،به هر صورت مورد توجه قرار نگیرند.پس چنین به نظر رسید که تدابیری برای جلوگیری از هر گونه تحولی در مسیربیداری این ملت ها ا ندیشیده شود. این تدابیربه صورت برنامه های دراز مدت،گسترش سراسری تفرقه وجهل وفقروبیماری در این سرزمین ها تنظیم واجراً گردد. در تنظیم این بلا ها وبدبختی ها به مردم این مناطق،ما این ضرب المثل کهن بودائی را دستور کار خود قراردادیم:"بیمار را به حال خود گذار وشکیبائی را از دست مده سرانجام دوا را با همه ئی تلخی، دوست خواهد داشت". ما با وجود که با بیمار دیگری،یعنی دولت عثمانی،چندین قراردادبه سود خود امضاً کرده بودیم،اما پیش بینی کار شناسان وزارت مستعمرات آن بودکه این امپراطوری در کم از یک قرن،به کلی سقوط خواهد کرد.ما همچنین با دولت ایران قرارداد های سری متعددی امضاً کرده بودیم وجاسوس ها ومامورین ما در ممالک اسلامی زیر نفوذ عثمانی ها ودر ایران ،همچنان به کار خود سرگرم بودند. وبا این که درراه هدف های دولت انگلیس، موفقیت های به دست آورده بودند،ودر ترویج فساد اداری و رشوه خوری بنیان این حکومت ها را بیش از پیش متزلزل ساخته بودند.(همفری،خاطرات همفری، ترجمه دکتر محسن موًیدی ، انتشارات امیرکبیر،تهران،1362،ص1-2) با مطالعه نکات فوق ،انگلیس ها همان روش را کماکان ادامه میدهند. به هرصورت قیام های که در سا ل های1840و1841 میلادی در قلات ،غزنی،گردیز،کوهستان،تیزین وبتخاک،لغمان، تگاب، زمین داور ، گرشک ، قندهار، فوشنج، کوهدامن، زرمت، خورد کابل وخیبر علیه انگلیس ها صورت گرفت. با وجودیکه این مبارزات پراگنده ومتفرق بود اما پیام یک قیام عمومی را برای مردم ما بدنبال داشت. بالاخره روز 2 نوامبر 1841میلادی =17رمضان 1257هجری فرارسید .روز ملی وتاریخی ،متاسفانه تا امروز در تقویم های افغانستان نشانی از این روز دیده نمیشود.در این روز مردم پابرهنه و روزه دار به خاطر عزت ،استقلال وآبروی هموطنان و کشور خود، کفن در بر نمودندوازوجب وجب سرزمین خویش منحیث مادر وطن دفاع کردند.جوانان خون گرم ورزمنده دور از لذایذ زندگی، برای نجات مردم ووطن در صفوف مقدم جبهه جهاد قرار گرفتند.وبدون ترس به جنگ دشمن فرنگی ادامه دادند. روحیه وحدت ملی در برابر تجاوز بیگانه یکی از وجه مشخصه این روز رستاخیز بزرگ بود. جبهات وصفوف مبارزین و مجاهدین بدون امتیاز نژاد،زبان،مذهب ومنطقه تحکیم شده بود. شب هفدهم ماه رمضان 1257 هجری مردم ما بعد از نماز تراویح در مساجد ومنازل ایکه قبلا" تعیین شده بود گردهم آمدند بدون آنکه کسی از این اقدام شان آگهی یابد،وبدون آنکه ترس ودلهره ئی داشته باشند که چه فردای در انتظار شان هست وشاید عده ای زیادی از آنها جامهای شهادت خواهند نوشید،شب را به صبح رسانیدند.نماز صبح رادر مساجد عمومی وجامع برگزار نمودند. نقشه عملیات در اختیار شان قرار گرفت وقیام عمومی در کابل آغاز گردید. ده ها هزار نفر از کابل،لوگر،کوهدامن،وردک،تیزین وبتخاک سه سال را در انتظار چنین روز رستاخیز گذشتانده بودند.همه با یک هدف مشترک (استقلال افغانستان)به سوی قرارگاه های انگلیسها مارش نمودند.این قیام بزرگ را ده ها مبارز سربه کف رهبری میکردند که ما در این جا باذکر چند نفر بسنده میکنیم . رهبران عمومی قیام راعبدالله خان اچکزائی ،امین الله خان لوگری ، میر مسجدی خان کوهستانی ،محمدشاه خان غلجائی، محمدزمان خان وسردارمحمد اکبرخان......به عهده داشتند. انگلیس ها متحمل تلفات سنگین شدند 17500 نفرعساکر شان به هلاکت رسیدند شاه شجاع ، مکناتن وده ها افسر نظامی اردوی مجهز بریتانیا جان باختند ، ومجاهدین ومبارزان بی شماری جام های شهادت نوشیدند وجان های شیرین خود را برای نجات مادر وطن هدیه کردند. اولین سیاست پیشروی(فارورد پالیسی) درافغانستان ناکام و رسیدن به آسیای مرکزی ناتمام ماند.حکمروایان استعماری بریتانیا کبیر تا چهل سال دیگرجرئت حمله وپیشروی نظامی رابالای افغانستان نکردند.اما ناسازگاری وناملایمات درکشور ما وسیاست های بین المللی، این غولان گستاخ رابرای یک پیشروی دیگر آماده ساختند. انگلیس ها به بهانه اینکه امیر شیرعلی خان قرارداد های سیاسی مخفی با روسیه تزاری امضا نموده است وخلاف عهد کرده است .اردوی بزرگی را بتاریخ 21 نوامبر 1878میلادی از سه طرف قندهار،خیبر وکرم به داخل افغانستان گسیل کردند. امیر بدون در نظرداشت موجودیت اردوی منظم وهزاران مبارز آزادی خواه، کابل را جهت وعده های ناموهوم روسیه ترک نمود. یعقوب خان که در مدت طولانی از اوضاع سیاسی ونظامی کشور بی خبر بود بر اریکه قدرت آورده شد.موصوف کوشیداز آمدن عساکر انگلیس جلوگیری نماید وبه همین منظور راهی گندمک شد وقرارداد نا متوازن ونا برابر را در24 جولائی 1879 میلادی باانگلیس ها امضا کرد.طبق این معاهده یعقوب خان که توانائی وشجاعت دوران جوانی را از دست داده بودبا تلقین عدهً طرفداران انگلیسی بالای ننگین ترین معاهدهً امضا گذاشت که نیم از سرزمین کشور خویش را به اختیار مستعمره چیان انگلیسی قرارداد.سفیرانگلیس (کیوناری)با 560 نفر گارد ومحافظ در کابل مورد استقبال شاه وگماشتگان انگلیسی قرار گرفتند. اما مردم افغانستان که تجربه تلخ گذشته رادیده بودند،منتظر نه نشستندوکماکان دست به قیام های کوچک وچریکی زدند ودر طول راه ایکه مورد استفاده انگلیس ها بود سد های متعددی مقابل شان بوجود میآوردند.جوانان غیور قندهار،آرامش انگلیس ها را برهم زد .در هرگوشه وکنار حملات وقفهً وکوتاه جان ده ها انگلیس را گرفت. افریدی ها،خوگیانی ها،شنواری ها،مهمندی هادرجمرود، علی مسجد،لندی کوتل،لغمان وجلال آباد راه ها را برای انگلیس ها ناامن ساخته بودند.این قیام های چریکی ،انگلیس ها را به ستوه آورده بودند.مردم منگل،وزیری،جدران،مسعود وعلی خیل د ر17 جنوری1879میلادی تلفات سنگینی به اردوی انگلیس وارد کردند. اما روز سوم سپتمبر1879میلادی،روزسرنوشت وافتخار برای مردم ما.در این روزمردم ما یکبار دیگر از شرف وناموس و عزت افغانستان دفاع کردند.در این روز، قیام عمومی کابل دامن انگلیس ها را گرفت.کابل سرنوشت مردم و کشوررا رقم زد. کیوناری با بیرق انگلیس به آتش کشیده شدند. قیام کابل را هزاران داوطلب که از کابل وشش کروهی آن،لوگر، کوهدامن وکوهستان،وردک،غزنی وخورد کابل واطراف آن به زعامت ورهبری مبارزان وغازیان چون ملا مشک عالم اندر ازغزنی ، محمد جان خان وردکی ومیربچه خان از کوهدامن جمع شده وتاج وتخت بریتانیا را در این گوشه دور از بریتانیا سرنگون ساختند واشغالگران را شرمسار از افغانستان جبرا" بیرون کردند. سیاست پیشروی دوم انگلیس نیز ناکام ماند کابینه انگلیس وحکمروای هند بریتانیوی معزول گردیدند.وبدنامی دولت مردان استعمارگرواستعمارجو انگلیس ثبت تاریخ واقعی جهان گردید. در شکست وناکامی انگلیس ها،مردم کشورمانقش عمده داشتند مردمیکه بدون هر نوع امتیاز در برابر پیشروی وحملات پیاپی استادگی ومقاومت می نمودند وبیرق آزادی وشرافت وعزت کشور خود را دایما" در اهتزاز نگاه میداشتند. بلی ! تاریخ افغانستان چنین روز های تاریخی وحماسی رابا غرور ثبت نموده ومی نماید ومردم ماروز های رستاخیز بعدی را نیزبا خود خواهند داشتند.اما تاریخ قیامهای آزادی بخش ملی ما کماکان راه خود را می پیماید،چهل سال بعد باز هم مردم ما در قیام بزرگ تر از گذشته وخطرناک ترازسالیان قبل مورد آزمایش ملی قرار میگیرند. امان الله خان شاه جوان با افکار عالی ، در سال 1919 میلادی استقلال افغانستان را اعلان کرد.موصوف با این اقدام خود دولتمردان انگلیسی را به حیرت انداخت،و نامه ای شاه امان الله خان عنوانی وایسرای هند بریتانیوی که حکایت ازاستقلال سیاسی افغانستان می نمود، برای حکمروایان انگلیسی هند رسانیده شد. نکته ایکه انگلیس ها در طول هشتاد سال گذشته از آن طفره رفته بودند. انگلیس ها این بار هم با مهارت همیشگی شان، جواب نامه شاه امان الله خان را به تعویق انداختند. در حالیکه افغانها تصمیم خود را قبلا" گرفته بودند و منتظر نماندند،جوانان وسربازان گردهم آمدند ودرسوقیات وسفربری های آزادی بخش ملی به جانب شرق وجنوب وجنوب شرق رهسپار شدند. شاه امان الله نماینده خود را با نامه های دوستانه به بخارا وجمهوریت فدراتیف روسیه فرستاد .روسیه بتاریخ 27 مارچ 1919 میلادی افغانستان را منحیث یک دولت مستقل به رسمیت شناخت.که در اثر آن موقف شاه امان الله در سطح بین اللملی تقویه گردیددرحالیکه انگلیس ها از سه طرف مانند گذشته پیشروی خود را به جانب کشور ما آغاز کردند. اردوی 340 هزارنفری هند بریتانیوی با 185000 حیوان ،خطوط منظم آهن ،راه های موتر رو و وسایل حمل ونقل ومخابرات در دست داشتند وبه سرعت در طول سرحدات افغانستان از چترال تا بلوچستان در طول اضافه از یکهزار میل،فرقه های خود را زیر امر 23 نفر جنرال های جنگ دیده ومشهور متمرکز ساخته بود وجنرال ماتهن قومندان قوای انگلیس در مشهد بغرض حمله بالای افغانستان وضع تیارسی اختیار کرده بود.(غبار. اثر قبل الذکر.ص 804) اما افغانها در هر سه محاذ جلال آباد،قندهار وجنوبی مردانه رزمیدند تا آنکه توپخانه های انگلیس در تمام جبهات از کار افتاد وغازیان سر به کف تا تل و انو را فتح نمودند. دولت انگلیس تسلیم شدند.نقاط استراتیژیکی تماما" به دست افغانها افتاد . گرچه تفاوت های در پیشروی افغانها در محاذات جنگی وجود داشت اما با نتجیه گیری کلی موفقیت نظامی از ما بود .انگلیس سراسیمه از شکست نبرد خویش، اعلان متارکه کرد ودولت افغانستان بدون مفاهمه با قومندانان جنگ متارکه را پذیرفت وامر عقب نشینی داد . این عمل به ضرر تاریخی انجامید که تا امروز در آتش آن میسوزیم. انگلیس ها با وجود شکست در میدانهای نظامی،از به رسمیت شناختن استقلال افغانستان تا سال 1921 میلادی طفره میرفتند. معاهده صلح بین دولتین در 8 اگست1919 میلادی =11ذیقعده 1337 هجری قمری در راولپندی به امضاً رسید.در حالیکه از سال 1919میلادی تا امضای معاهده 22 نوامبر 1921 میلادی= 30عقرب 1300هجری شمسی مردم درولایات شرقی وجنوبی وجنوب شرقی بیشتر ازپنجصد حمله انجام دادند که در نتیجه مبارزان ومجاهدین افغانی صدها انگلیسی را از بین بردند ودر حدود پنجصد نفر ایشان به گروگان درآمدند. انگلیس ها با وجودیکه در نبرد وجنگ رویا روی با افغانها شکست خورده بودند اما در خفا ودرمیدانهای سیاسی،علیه مردم و دولت افغانستان به پیمانه وسیعی فعالیتهای تخریبی مینمودند که عواقب ناگوار سالهای بعدی رابه همراه آوردند. اما روز 28 اسد هر سال هموطنان ما به افتخار رزمندگی مردم ما جشن میگیرند .درحالیکه روز های متعددی در تاریخ کشور ماوجود دارد که هرروز آن یادآوری از قهرمانی وآزادی خواهی ورشادت مردم غیور وباشهامت ما می نماید.تا جایکه شصت سال بعد از استقلال کشور،مردم ما مجددا"جهت رهائی ازتسلط یک ابرقدرت دیگر(اتحاد شوروی) دست به قیام های زدند و یک بار دیگراوراق زرین تاریخ افغانستان را با خون خود رنگین ساختند. دره ها،دشت ها وکوهپایه های کشور ما رشادت ومجاهدت غازیان را با نعره آزادی خواهی آنها به حافظه سپرده است . دراین قیام ها ونبرد های حق بر باطل ،جوانان وکهنسالان اعم از زن ومرد بدون تبعیض وامتیاز جان های شیرین خودرابرای آزادی کشور وناموس خود ،هدیه نمودند.هر روز وهرشب آن افتخار وقهرمانی مردم ما را به تصویر می کشد. قیام مردم غیور و با دیانت هرات باستان به تاریخ 24 حوت 1357 هجری شمسی=15 مارچ 1979 میلادی یکی از همان نبرد های آزادی خواهانه است که حد فاصل بین حق وباطل را مرز بندی نمودند وسرآغاز قیام های بعدی را به شکل عمومی طرح ریزی کردند.دراین روز حکمروایان کشور جهت ازبین بردن وخنثی کردن قیام از هرنوع سلاح مختلف النوع استفاده کردند وهزاران هموطن ما را به خاک وخون کشانیدند.اما رزمندگی وایثار هموطنان ما، درس های بزرگ مقاومت رادر سا ل های بعدی همراه داشت. روز 2-3 سرطان سال1358هجری شمسی=24 جون1979 میلادی یکی از همان روز های است که مردم شریف ومتدین شهر کابل درچنداول وجاده میوند دست به قیام زدند درهمان روز وشب آن، هزاران هموطن ما جان های خود را بخاطر عزت و آبروی کشور خویش ازدست دادند.چنداول کابل خاطره نبرد های آزادی خواهی سالهای(1839-1842میلادی)را زنده ساخت و ثابت نمودند که افغانها هرگزتحت هچ شرایط به اسارت تن نمیدهند.مانند همیش واحد ویک پارچه مقابل دشمنان مردم خویش ایستادگی مینمایند. قیام های نظامیان در ولایت ننگرهار در شرق افغانستان به تاریخ 21 اپریل 1979میلادی =اول ماه ثور1358هجری شمسی ، قیام نظامیان بالاحصار کابل به تاریخ 14 اسد1358هجری شمسی =5 اگست 1979 میلادی وقیام نظامیان 31 اسد 1358 هجری شمسی مطابق22 اگست 1979 میلادی در شرق کشور در غند کوهی اسمار،از جمله قیام های است که مرز ودیوار بین مردم عوام ونظامیان را فروریخت.با آغاز این قیام ها، نظامیان آزادی خواه ووطن دوست نشان دادند.که مردم خود را در هیچ شرایط تنها نمیگذارند. دراین قیام هاهزاران افسر وسرباز جام شهادت نوشیدند.که هرگز جای خالی آنها را در اردوی افغانستان کسی گرفته نخواهد توانست. دربین آنها ،افسرانی وجود داشت که دارای تحصیلات عالی نظامی از پوهنتون های بزرگ نظامی جهان بودند. قیام مردم با عزت وپر صلابت وسر به کف کابل به تاریخ 3 حوت 1358هجری شمسی =22 فبروری 1979 میلادی علیه حکمروایان کرملین صورت گرفت. که فقط 57روز ازتجاوزعلنی ومستقیم ارتش سرخ به کشور ما میگذشت.این قیام که در اثراعتصاب های کوتاه ووقفه ئی در روز های اول و دوم حوت آغاز گردید در شام دوم حوت با نعره های الله اکبر درفراز بام ها وکوچه ها تا بامداد روز سوم حوت بلا انقطاع هموطنان کابلی ما را پیوند میداد وتکبیر اتحاد ویکپارچگی را همراه داشت که در نتیجه با برگزاری نماز صبح زن ومرد پیر وجوان در جاده های کابل با شعار های الله اکبر به استقبال شهادت رفتند. ارتش سرخ با وحشت دست به سلاح بردند وهزاران هموطن ما را به خاک وخون کشانیدند.به این ترتیب شهریان کابل وحومه آن با خون خویش کارنامه های خود را ثبت تاریخ نبرد های مقاومت نمودند. در نتیجه مقاومت مردم افغانستان ،اردوی بزرگ شوروی شکست خورد وبه تاریخ 26 دلو 1367 هجری شمسی مطابق 14-15 فبروری 1989 میلادی از سرحدات کشور جبرا"اخراج گردیدند.شوروی ها بین سالهای 1979-1989 میلادی مطابق 6 جدی1358 تا1367 هجری شمسی مدت 9 سال دو ماه 19 روز علنا"افغانستان را در اشغال خود داشتند. در اثر اظهارات رسمی دولت روسیه شوروی ،در این مدت اردوی سرخ 14453 نفر کشته ،417نفر مغقود الاثر،119 نفر از اسارت آزاد ساخته شده و22 نفردر گشور های دیگر سکونت اختیار کرده اند . در حالیکه تعداد کشته ها زیادتر از این رقم است. قیام های مردمی هموطنان ما علیه غاصیبین واستعمارگران را با این چند سطر نمی توان خلاصه کرد .در مقاومت علیه اتحاد شوروی، ملیون ها هموطن ما ومبارزان راه حق وآزادی جامهای شهادت نوشیدند. و تمام دار وندار خودرا دراین مقاومت از دست دادند ،خانه وکاشانه ،زراعت ،باغ، تاکستان ،آبادی،عمرانات وسیستم آبرسانی همه ازبین رفت.یقینا" سالیان متمادی ، نخواهیم توانست دردها وزخم های که دامنگیر مردم ما گردیده است التیام بخشیم. با وجود آنهم مردم شهادت پرور ما با خون سردی اما با غرور وافتخار زندگی را ادامه میدهند وچه قیام های دیگری در انتظار این ملت قهرمان است که تاریخ آنرا ثبت اوراق زرین خود خواهد کرد.