Home خانه

میر عبدالجواد شاه آغا شخصیت روحانی و فرهنگی افغانستان

میر عبدالجواد شاه آغا شخصیت روحانی و فرهنگی افغانستان

نویسنده: استاد شاه محمود محمود

مقدمه :
Mir Abdul Jawad Shah Agha 400میرعبدالجواد شاه آغا شخصیت روحانی و علمی و فرهنگی در ولایت قندهار مرجع عوام الناس و کارداران دولت بود. زمانیکه صحبت از شناخت ایشان به میان آمد . از اندوخته ها ودانش و دسترسی ایشان به علوم مختلف خواننده و شنونده را به صفحات تاریخ می کشاند که آنرا به عقب ورق زد . تا سرگذشت آغا صاحب را در لابلای دانشمندان بزرگ چون ابوریحان بیرونی، موسی خوارزمی و محمد بن جریر طبری و دههای دیگر جستجو کرد.
میرعبدالجواد آغا از تمام آن همه دانشمندان توشه یی برداشته و بنابر گذشت زمان ؛ برخی را با اندوخته های خویش انکشاف داده بود . همچنان یکی از علوم « جَفر» را سرآمد روزگار بود. که دیگر دانشمندان از این علم بی خبر بودند.

با وجودیکه دانشمندان گذشته همه در سایه سلاطین و شاهان علوم خویش را اراسته بودند در حالیکه میر عبدالجواد آغا بدون حمایت سلاطین و شاهان تنها به اتکای کمالات صوری و معنوی و تکیه به نیروی مردمی و اخلاق حمیده ؛ ( استاد کامل ) لقب یافته بود.
دراین مختصر با سرگذشت خانواده گی و زندگی نامه آغا صاحب خواستم مقدمه تحقیقات و پژوهش های بعدی را در مورد ایشان باز نمایم .

اصل و نسب میر عبدالجواد شاه آغا :
نسب جد بزرگوار میر عبدالجواد شاه آغا به سید میر احمد موسوی و از آن طریق به شهزاده احمد بن امام موسی کاظم (ع) میرسد. سید میراحمد موسوی به کمالات صوری ومعنوی آراسته و کراماتش عدیده وهرصاحب دلی را به خود مایل مینمود.
سید میر احمدآغا با برادر بزرگوار خویش سید جعفر آغا در قریه اختر مطاری در نیم کیلومتری شهر فعلی قندهار که در زمانی یکی از قریه های با اهمیت و پرنفوس بود ؛ تشریف آوردند. برای پذیرایی این دوبرادر از صوفیان و بزرگان شخص صاحب نفوذ که دارای خانقای بود بنام ملا شاهو خود را به حضور رسانید. سید میر احمد آغا که مخالف هر نوع بدعت و ظلم بر مردم بود ملا شاهو را هدایت داد تا برای محو این همه خرافات به ارغنداب کلات رفته و مردم را ارشاد و تنویر نماید و کیمیای سعادت که در علم اخلاق نوشته شده با سایر کتب دینی به ایشان درس بدهد.و اصل ذکات که توسط ملا ها به بیراهه کشانیده شده است اصلاح نماید. ملا شاهو بنابر امر و هدایت آغا صاحب به ارغنداب رفت و تا زمان وفات در آنجا ماند و امروز مزار موصوف در همانجا زیارتگاه عام و خاص است .
همچنان اغا صاحب همان قریه اختر مطاری را مسکن خویش گزید و تا زمان وفات در این قریه به ارشاد مردم پرداخت. امروز مزارشان مورد احترام همه مردم قندهار است .از اینکه سید میر احمد آغا اولاد پسر نداشت فقط یگانه دختر شان که خود جلیس قران و مرجع زنهای مستمند و مستجیب الدعوه بود شوهر اختیار نکرده و به تبلیغ و ارشاد زنها مشغول بود ، موصوف بعد از وفات در پایین پای پدر خود دفن شد.
برادر آغا صاحب به نام میر جعفرآغا که همراه با ایشان همسفر بود و یکجا به قندهار تشریف آوردند بعد از وفات برادرخویش ؛ سلسله تبلیغ و ارشاد مردم را به دوش گرفت . موصوف همچنان به کمالات صوری و معنوی اراسته وتا هنگام وفات ملاذ و معاذ مخلوق بوده و بعد از وفات پهلوی قبر برادر دفن شد.
پسرایشان میرحسین شاه آغا وارث کمالات پدر و عمو؛ ملجآ و پناه عامه و خاصه بوده است. بنابر بیان شیخ محمد حسن مولوی قندهاری در گلزار قندهار؛ خوارق عادات او رساله جداگانه میخواهد . میرحسین شاه آغا هنگام وفات وصیت نموده بود تا پهلوی پدر شان دفن گردد. از آن بعد؛ میرنجف شاه پسر سید میرحسین شاه که جامع کمالات بود در قریه گندگان سکونت اختیارکرد و ملجآ عوام و خواص گردید. شهرت و کمال او در قندهارو بیرون از شهر سبب شد تا مردم از کابل و هرات و قندهار و هزارجات حتی اهل بادیه و ریگستان را جلب و قریه گندگان شب و روز محل ازدحام مسافرین بوده و هرکسی را به اندازه حاجتش مُدوا و مآنوس بود. او با یکی از کریمه های سادات دختر سید وهاب شاه ازدواج نمود. (۱) با مراجعه « د قندهار مشاهیر» سید عبدالوهاب شاه [ سید وهاب شاه] در زمان امیر عبدالرحمن زندانی شد . (۲)
درعصر میرنجف شاه برخی مرتاضان مسلمان هند و از هزاره جات جهت بحث و مناظره نزد ایشان تشریف می آوردند و تلاش مینمودند تا قدرت معنوی و عقلی سید نجف شاه را مورد امتحان قرار بدهند که همه در این مناظره ها شکست میخوردند. در حالیکه میرنجف شاه آغا هرگز با همان اخلاق حمیده که داشتند؛ حس رقابت و انتقام و تظاهر و خجل نمودن طرف مقابل را نداشته همه را پذیرایی نموده و به قناعت ایشان می پرداختند و به علم اخلاق و حد وسط و استوار بودن به شرع مقدس وصیت مینمود. واردین مغرور می امدند و مهذب برمی گشتند. وفات میر نجف شاه آغا بعد از آنهمه تنویر نمودن مردم اتفاق افتاد و بنابر وصیت ایشان در کنار قبر پدر خویش میرحسین شاه آغا دفن گردید.

اما میرعبدالجواد شاه آغا :
میر عبدالجواد شاه آغا فرزند میر نجف شاه آغا در سال ۱۲۵۷ هـ ش مطابق ۱۲۹۵ هـ ق = ۱۸۷۸ م در یک خانواده روحانی و متدین در ولایت قندهار متولد شد. تعلیمات ابتدایی را در دامان پدر و خانواده فرا گرفت و برای انکشاف ذهنی و معنوی آن ریاضت بس سنگینی را متقبل گردید. و به علوم مختلف تحصیل وبالاخره استاد شد. با وجودیکه همه او را به لباس کارداری و نویسندگی و ملک داری و سیادت محترم میشمارند اما اکثر مردم ما از علوم که ایشان به آنها دسترس داشت بی خبر اند.
چنانچه در مقدمه یاداورشدم بعد از هزار سال یکبار دیگر دانشمند و فقیه یی را اشنا میشویم چون ابوریحان بیرونی برعلاوه علوم رسمی صرف و نحو و منطق و فقه فریقین و کلام و حکمت و در نجوم و اوفاق و رمل و اسطرلاب و جفر به اندازه مایحتاج خویش فرا گرفته و بعضی از آن علوم را تدریس مینمود. و یا چون ابو محمد جعفر بن جریر طبری و ابوعلی محمد بلعمی از تفاسیر عربی و فارسی و کتب احادیث کامل با خبر و مباحثه مینمود و چون ابوافضل محمد بن حسین بیهقی قوه حافظه غریبی در مطالعه تاریخ و قریحه سرشاری در تمیزصحت و سقم تاریخ داشت .
میر عبدالجواد شاه آغا با دسترسی این همه علوم به خصوص علم جفر ( علم الحروف ) وحید عصر خود بود ولی کمتر از آنهمه دانش کار میگرفت الا جفر؛ که رغبت تمامی داشت و در اوقات فراغت با دوستان و طالبان علوم به جَفر می پرداخت. و رساله قطوری به خط خودشان در این علم نگاشته بودند. که با تآسف امروز در دسترس نیست.
آغا صاحب در شب نشینی و تهجد و مناجات به جز مامای خود میر عبدالخالق شاه مرحوم نظیری نداشت و در کشف کامل نفسی مانند از او دیده نشده است و چون محمد بن موسی خوارزمی در نویسنده گی وعلم حساب و سیاق (۳) قدیمه ماهر و در جدول و دفاتر نو ظهور مبتکر بودند در عرفان حقیقی عشق لایزال مستغرق و صابر و ساکت و در جامعه عفیف و شجاع و حکیم و مظهرعدالت بود .روی این منظور او را به لقب « استاد کامل » یاد میکردند. (۴) اغا صاحب در دوایر دولتی وظیفه رسمی داشتند و آمر محاسبه قندهار بود و برای اولین بار بیلانس محاسبه قندهار را ترتیب و به مرکز فرستاد و مورد تایید و تقدیر قرار گرفت ، و از پاداشی که برایش پیشنهاد شد امتناع ورزید.
اما دریغا هنوز پایه های علوم که او مبتکر آن بود در جامعه قوام نگرفته بود که عمرش به پایان رسید . میرعبدالجواد آغا به سن ۵۳ سالگی وفات نمود و در حضیره میر سید احمد آغا در کنار قبر جد و پدر خویش خوابید. وفات میرعبدالجواد شاه اغا برمبنای « د قندهار مشاهیر» به روز جمعه اول اسد ۱۳۱۰ هـ ش مطابق ۸ ربیع الاول ۱۳۵۰ هـ ق = ۲۴ جولای ۱۹۳۱ م اتفاق افتاد. (۵) و بنابر گفته محمد حسن مولوی قندهاری که : توقعی نیست تا ظهور حضرت حجت عصرعجل الله فرجه این نمونه اشخاص جامع را در دنیا بزاید.
در طول سالیان متمادی مزار میر عبدالجواد آغا زیارتگاه عوام از هر گروه و مذهب و حتی هندوان بود. چنانچه روز های پنجشنبه مسلمانان تشیع و تسنن و روز های چهارشنبه هندوان به زیارت ایشان برای دعا می امدند . همچنان از هندوستان مسلمانان به خصوص مسلمانان بلگرام به زیارت آغا صاحب راه دور و درازی را طی میکردند.

میر عبدالجواد شاه آغا استادعلم جَفر یا علم الحروف :
علم جَفرازعلوم خفیه است و به ادعای باورمندان، به تفسیر حروف و اسما، از طریق قواعدی که در آن تعریف شده می ‌پردازد. به عبارت دیگر، جفر به دست آوردن مجهولات است، از روی کلمات جملهٔ سؤال به‌علاوهٔ اطلاعاتی در مورد زمان سؤال و اسمائی از خداوند که با سؤال ارتباط دارند . از نظر واژه شناسی جفر در لغت به معنای بزغاله یا پوست بزغاله است و چون اوراق اولیه جفر بر روی پوست بزغاله نوشته و عرضه شده بود بدین نام خوانده شده است .علم ‌الحروف عربی را جَفر، و علم‌الحروف عبری را جماتریا (گماتریا) می‌نامند . منشا علم حروف دقیقا مشخص نیست. اما نهضت‌هایی همچون نهضت حروفیه با تکیه بر ارزش عددی حروف الفبا، تلاش‌هایی برای شکستن الفاظ جامد و بی ‌روح داشتتند تا مخاطبان خویش را به تامل و تفکر وادار نماید .
در جفر برای رسیدن به جواب از ریاضی و ستاره ‌بینی نیز بهره می‌گیرند. نام سؤال کننده و نام پدرِ او و زمان سؤال به علاوه جمله سؤال، با روش ذکر شده در جفر، مبنای رسیدن به جواب است. یکی از مراحل مهم، که از آن به «سطر» نام برده می‌شود «سطر مستحصله» است که اصحاب جفر معتقدند با طهارت روح و... می‌توان به آن آگاهی یافت .
حروفیه معتقد بودند که «همه اشیا استوار به حروف می‌باشند» و «هر کس خواص حروف بداند همه اشیاء مسخر او شود» و علاوه بر این عقیده داشتند «همهٔ اسرار قرآن و احکام و سر قیامت و مبدا و معاد و هر چه از ازل بوده و باشد و خواهد بودن» در پردهٔ ۲۸ حرف عربی مستور می‌باشد. از حروفیه نقل شده است: ظهور هستی با صوت است. اگر چیزی بی جان را به چیز بی جان دیگر بزنیم صوت که جوهر آن است ظهور می‌کند. این ظهور در جانداران از روی اراده و اختیار است. کمال صوت کلمه است و این نیز تنها در انسانها ظهور می‌کند. کلمه از حروف تشکیل شده است بنا بر این اصل صوت و کلمه حرف است. عربی ۲۸ حرف دارد که قرآن و جاودان نامه (کتاب اصلی فضل الله حروفی) با آن نوشته شده است . در مورد سابقه توجه به این مباحث در اسلام اظهار نظرهای بسیاری شده است اما یکی از آنها که از درجه اهمیت بیشتری بر خوردار است، نظر سید حسین نصر است وی می‌گوید: «تنظیم و تدوین علم تمثیل و رموز عددی حروف با علم عدد را که نظیر آن نزد فیثاغورثیان قدیم در مغرب زمین نیز وجود داشته است در اسلام به علی ابن ابی‌طالب نسبت داده‌ اند.
در منطق فیثاغورث عدد معنا و مفهوم کلی و ماوراء کمیت آورد، مثلا مثلث و مربع فقط کمیت نیستند و دارای شخصیت اند، اصلی هستند نه فرعی و عرضی، عدد در مکتب فیثاغورث مظهری از وحدت است که هیچگاه از مبدا خود جدا نمی‌شود.
برخی شیعیان امامیه باورمند به جفر، آن را منتسب به حضرت علی ابن ابی طالب می‌دانند. کتابی بنام جفر جامع که مشتمل بر ۲۸ جزوه ی ۲۸ صفحه‌ای (۷۸۴ صفحه) با جدول‌هائی که ۲۸ در ۲۸ خانه هستند و با چهار حرف در خانه که با چهار الف شروع و با چهار حرف غ به پایان می‌رسد، منسوب به حضرت علی ابن ابی طالب است که در بعضی روش‌ها برای مستحصله از آن استفاده می‌شود و اعتقاد بر آن است که علوم اولین و آخرین در آن کتاب ملحوظ در ملفوظ است . (۶)
در افغانستان به یقین اولین کسیکه به علم جَفر دسترسی داشت جناب میرعبدالجوادشاه آغا بود. این دانش نه قبلا" و نه بعد از ایشان مورد استفاده بوده است . میرعبدالجواد آغا در منطقه یعنی اسیای مرکزی و ایران و هند؛ به این علم بیشتر از دیگران وارد و موفق بودند و احتمالا" یکی از هندیان دکن همچنان گویا به این علم دسترس داشت درحالیکه اسناد و شواهد تا حال به نظزم نرسیده است که کسانی دیگر هم بودند که به این علم و دانش اشنایی و دسترسی داشته باشند .
مؤلف « د قندهار مشاهیر » که خود از قندهار است درمورد می نویسد: میر عبدالجواد د بدو څخه بیزاره خدای یاری او پرهیزګاره سړی ؤ په کندهار مخصوص په پارسی زبانانو کی یی زیات اخلاص مندان درلودل . واضافه میکند ؛ میر صاحب را همه مردم بیشتر به عنوان صاحب جَفر می شناختند و چنان خلیق و صاف دل و صادق بود که در تمام طبقات مختلفه قندهار منکر نداشت. (۷)
بنابرصحبت که با پوهاند صاحب میر حسین شاه آغا داشتم فرمودند که رساله یی از ایشان در قندهار نزد خانواده موجود بود و فرصت توضیح و چاپ آن میسر نشد ودراثرجنگ ها که بر کشورحاکم است احتمالا" ازبین رفته باشد. یکی از اثار مرحوم آغا صاحب تحریر و تالیف نسب نامه عبدالقادرگیلانی از مشاهیر مشایخ صوفیه و شیخ طریقه قادریه می‌باشد .

موقف و موقعیت میر عبدالجواد آغا در جامعه :
میر عبدالجواد آغا برعلاوه از موقعیت روحانی که در بین مردم داشت استاد بسا علوم بود و شاگردان بزرگی در محضر درس شان بود. از آن جمله محمد حسن مولوی قندهاری است که در وصف و شناخت خویش در مورد آغا صاحب می نویسد که : این گلزار قندهار نمونه یک قطره درسی است که از دریای مواج علم و عمل یک نفر شخص کامل؛ این ذره بی مقدار نویسنده اخذ کرده سرمشق اول که اقای مرحوم جهت بنده نوشتند این است :
چون در گذر است عمر به درویشی به
چون بیم حسابست نمد پوشی به
چون رزق مقدراست کم کوشی به
چون گفته نویسند به خاموشی به
آن شخص کامل را همه میشناسید مخدوم و استادم میرعبدالجواد شاه مرحوم پسر اقامیر نجف شاه مرحوم است . اگر این اثر، کتاب رجال میبود حق او را ادا میکردم . (۸)
شاگرد دیگر شان همان محمد حسین طالب قندهاری است که تربیه و پرورش اغا صاحب را همراه داشت و جناب آغا صاحب؛ طالب قندهاری را به مکتب شامل نمود که بعد از فراغت به کابل آمد و شامل مکتب حکام گردید.
همچنان مشاهیر و بزرگان قندهار مانند قاضی عبدالشکور خان بارکزایی، مولوی صالح محمد خان هوتکی، احمد جان آخند زاده خطیب الکوزایی، بابا عبدالعزیزخان مشهور به مدیر طلوع افغان، سردار عبدالرحمن خان «رح» از دوستان بلکه از مخلصان و ارداتمندان او بود. که به همراه مرحوم مولوی صالح محمد خان مؤسس طلوع افغان قندهار و دیگر دوستان شان برخلاف مفکوره متعصبین تهی خالی؛ تهداب پخته و متینی اتفاق را در بین طبقات مختلف قندهار بنیان گذاشت بچه های مکاتب پشتو و دری زبان و اهل هنود را در یک مکتب تحت سرپرستی و اداره مرحوم احمد جان اخند زاده خطیب جمع نمود. (۹)
پسران میرعبدالجواد شاه آغا یکی میرمحمدعلی شاه و دیگر جناب پوهاند کاندید اکادیمسین میرحسین شاه آغا که قبلا" سمت استادی ، معاون و رییس پوهنځی ادبیات و علوم بشری و امریت دیپارتمنت تاریخ پوهنځی علوم اجتماعی پوهنتون کابل را به عهده داشتند میباشند.جناب پوهاند صاحب فعلا؛ با خانواده خویش در ایالت کلفورنیای ایالات متحده امریکا زندگی دارند.


زیرنویسها :
۱ - قندهاری – شیخ محمد حسن مولوی ، گلزار قندهار، مطبعه نعمان ، نجف عراق ، ص ۱۲۸ – ۱۳۲ .
۲ - زلمی – محمد ولی ، د قندهار مشاهیر، قندهار، چاپ دوم ، ۱۳۶۸ هـ ش ، ص ۲۸۸ .
۳ - اسلوب ، روش و همچنان فن تحریری محاسبات به روش قدیم و آن شامل علایمی اختصاری بود مأخوذ از اعداد عربی . ؛ ~ کلام (سخن ) اسلوب سخن ، طرز جمله بندی . و حساب سیاق عبارت از : حساب که با حروف ابجد می‌نویسند .
۴ - قندهاری ، اثر قبل الذکر، ص ۱۴۰ .
۵ - زلمی ، اثر قبل الذکر، ص ۲۸۸ .
۶ - ویکی پیدیا ، واژه جَفر.
۷ - زلمی ، اثر قبل الذکر، ص ۲۸۸ .
۸ - قندهاری، اثر قبل الذکر، ص ۱۳۹ .
۹ - زلمی ، اثر قبل الذکر، ص ۲۸۸ .