Home خانه

شهيد استاد سيد رسول آغا

ustad said rasol shahid 200شهيد استاد سيد رسول آغا مرد قلم وشمشير، خط دهنده مكتب و فرمانده سنگر او در نيمه راه شريك كاروان مردان راه خدا نگرديده بلكه در عنفوانى جوانى به عنوان يك سپاهى پرشور انقلاب اسلامى با قلم وشمشير به عنوان يك پيكارگر مبارزات خويش را آغاز نمود، استاد شهيد از چهره هاى جاويدان جنبش اسلامى پيروزمند كشور بخون خفته افغانستان عزيز است،او چون ستاره درخشان در عنفوان جوانى دل ظلمتها را شكافت و با پيكار بى آمان و مبارزات پيگير خود پرده هاى سياه را در همه نور ديد ونه تنهاچون سپاهى جانباز بلكه بصفت الگوى بارز و پيشتاز مبارزه با إيمان راسخ و عزم خلل ناپذير و شهامت كم نظير و قلب و انديشه سرشار ومالامال از آلام، رنجها، آرزوها و اميدهاى مردم مسلمان كشور منحيث يك ترجمان واقعى كه از عمق و ژرفاى گرفتاريهاى مردم محروم كشور بپاخاسته و به مبارزه آغاز كرد.

وتا آنگاه رزميد مردانه وار در پاى هدف اسلامى أش قربان شد، او هدفمندى در مبارزه ثبات و پايمردى در طول حيات ٤٢ساله أش همگنان به اصل و نسلها عملاً نشان داد و تا واپسين لحظات زندگى ثابت قدم و استوار در اين راه گام برداشت و اندكترين ترديدى و لو براى يك لحظه هم در راه كه انتخاب كرده بود به دل و انديشه أش راه نداد و با پايمردى و استقامت مشتهاى كره كرده أش را بر پوزه و دهان ياوه سرايان مكتب كثيف ماركسيزم وارد آورده و آنها را در برابر نطقهاى آتشين خويش بزانو درآورد،استاد سيدرسول آغا در دوم حمل ١٣٢٨هجرى شمشى دو روز بعد از مرگ پدر بزرگوارش مرحوم سيد سردار آغا در ده كلنگار مركز لوگر وجود زينت بخش محيط فاميلى أش گرديد،والده بزرگوارش باآنكه كدام فرزند ديگر نداشت در نخستين سالهاى صباوتش او را به تعليم ضروريات دينى مصروف ساخت و بعداً در ابتدائيه ولسوالى محمدآغه ولايت لوگرشامل گرديد،تعليمات متوسطه خود را در ليسه ابن سينأ كابل به پايان رساندبعداز فراغت از ابن سينأ شامل دارالمعلمين ابن سينأ گرديد در آن زمان هم با حفيظ الله امين مدير ليسه ابن سينأ پنجه نرم ميكرد شعارهاى ضد ماركسيزم و ليينزم ميداد،درسال١٣٤٧ هجرى شمسى در چوكات تشكيلات رياست تعليم وتربيه ولايت لوگر در ليسه عالى كلنگار بحيث مدرس شروع به خدمت كرد بعد از مدت كوتاه بصفت سرمعلم منظور گرديد، در سال١٣٤٩ هـجرى شمسى به ليسه عالى سيدآباد ولايت وردگ مصروف تدريس ومدير ليسه تعيين گرديد،در سال١٣٥١هجرى شمسى از ليسه عالى سيدآباد در ليسه عالى ولسوالى محمدآغه ولايت لوگر تبديل گرديد،نظر به شوق تحصيلى كه داشت موفق به اخذ چانس تحصيلات عالى (بورس تحصيلى) كشور هندوستان را به دست آورد و شامل پوهنتون دهلى نوگرديد درجه ليسانس را در رشته سياست به پايان رسانيد،در سال ١٣٥٥هجرى شمسي انجمن اسلامى محصلين افغان راتاسيس نمود و فرزندان مسلمان و دور از وطن را منسجم ساخت جريده و يا هفته نامه طلوع را به چاپ رساندكه نه تنها در بين محصلين افغان مقيم هند بلكه به ساير كشورهاى جهان جهت آگهى مسلمين پخش و نشر ميگرديد،مصروف تحصيل دوره ماسترى بود كه كودتأ ننگين٧ ثور ١٣٥٧هجري شمسى در كابل رخ داد و حكومت سردار محمد داود خان سرنگون شد، در همين سال هفته نامه (آزادى )و ماه نامه (غزأ) را نيز به چاپ رساند راه پيماي هاى را براه انداخت در نتيجه دو روز سفارت كبراى افغانستان را به تصرف خود در آوردند شعار هاى (اسلام زنده باد،مرگ بر روس،مرگ بر مزدوران روس ) در ديوارهاى سفارت نوشت و در سر بأم سفارت استاده شعار اسلام زنده باد ارائيه كرد، بلآخره حكومت هند مجبور به ترك خاك هند ساخت و با برادرهاى آواره خود در پشاور پاكستان يكجا تحت سرپرستى پروفيسور برهاندين ربانى شروع به جهاد نمود اول عضو كميسيون نويسندگان وهمكارجريده مجاهد و مجله ميثاق خون بود بعداً مديريت جريده مجاهد را بدوش گرفته و خدمات فرهنگى خود را براى جهاد مقدس ادامه داد،در سال ١٣٥٩ هجرى شمسى زمانيكه رهبرهاى جهادى اتحاد اسلامى براى آزادى افغانستان را تحت سرپرستى پروفيسور سياف تشكيل دادند استاد سيدرسول آغا شهيد آمر عمومى آژانسها تعين گرديد،مضامين سياسى،تاريخى و فرهنگى را به عنوان فرياد كوبنده جهاد به نشر ميسپرد، و در همين سال نظر به شوق و جذبه اسلامى كه داشت شاگردان أش را منظم ساخته جبهه البدر را در مركز لوگر تشكيل داد، در تمام دوران جهاد نقش وى حكمروائ نبود خود را منحيث يك سپاهى اسلام و مدافع قوانين اسلامى ميدانست و هميشه در كوشش بود كه مجاهدين در سنگر از اوضاع سياسي منطقه با خبر باشد، مكاتب را در مركز ولايت لوگر در قلعه هاى ميرتقى شاه، ميرقادرشاه،بابوس،شلك،خوشى، قلعه سيدأ، ده كلنگار،پورك،قلعه على خان و ....... افتتاح نمود تا اولاد وطن از سرمايه گرانبهاى تعليم دور نمانند، ازسوم حوت ١٣٦٧ هجرى شمسى در تشكيلات حكومت موقت در پشاور رياست عمومى راديو تلويزيون را تا اوائيل اسد ١٣٦٩ هجرى شمسى عهده دار بود، سال ١٣٦٩ هجرى شمسى بود عناصر قدرت طلبان لوگر را نا امن كرده بودند بار سفر جهاد را بست و رهسپار سنگر داغ جهاد شد،

به جان لبيك ميگويم به پيغام تو اى سنگر
مرا سوى فداكارى كشد نام تو اى سنگر
چراغ مؤمن به سوى كردگار استى
از آن مرغ دل من است در دام تو اى سنگر
مرا الله اكبر پخته درس از شهيدان ات
به فن سرسپارى نيستم خام تو اى سنگر
جدائ از تو ممكن نيست تا جان در بدن دارم
كه در يك دست شمشير و در ديگر كفن دارم
(استاد صديق چكرى)

آغا صاحب شهيد كه مرد آبديده در سياست بود طى اين دوره جهادى أش فعاليتهاى مثمر را براى دست يأبى به يك حدف واحد ميان سران جبهات مجاهدين آغاز كرد و توانست كه مجاهدين را منسجم سازد شوراى سرتا سرى مجاهدين هفت تنظيم را تشكيل دهد، بدون شك صف جهاد اسلامى دارائ شخصيتهاى توانا و جرأتمندان بود مگر اين ابر مرد ستاره درخشان و بى حمتأ و در هر ميدان يكه تاز بود، استاد شهيد رئيس اين شورأ تعيين گرديد،
معرفى اين فرزند مظلوم افغان تنها در معرفى شخصيت راه و انديشه او خلاصه نميشود بيان كامل پهلوها و زوايائ گوناگون شخصيت و أبعاد مختلف تفكر و مكتب استاد شهيد با ارائيه تصوير واقعى و راستين از راه و انديشه او مهم ترين و دشوارترين كار در فراورى دوستان و ياران اين زائد دلاورعزيز است. براى شناختن يك انسان مصمم و عملگرأ هميشه رفتار و كار عملى او ميعار و ملاك قضاوت و معرفت قرار ميگيرد،اما قدرت تصميم ويژگى عملگرايي آغا صاحب از صلابت و صولت چهره ظاهري او نيز قابل درك و شناخت بود.ارزيابى وتحليل دقيق و عالمانه از راه و انديشه اين شهيد سعيد و بزرگ جهت پژوهش و دريافت كمبودها و اشتباهات درمسير مبارزه و عمل بخشى ديگر از وجيبه و رسالت دوستان و ياران او شمرده ميشود، بلآخره دشمن صفاك و خونخوار تحمل نتوانسته پلان ترور اين ابر مرد تاريخ را طرح نمود در روز اول حمل سال١٣٧٠هجرى شمسى مطابق به پنجم ماه مبارك رمضان روز پنجشنبه بعد از ادأ نماز عصر حين تلاوت كلام الله مجيد توسط مائين تبعيه شده در جوف كتاب كه در حقيقت قرآن مجيد بود در سن٤٢ سالگى به درجه عالى شهادت نائيل گرديد روحش شاد و ياد أش گرامى باد.اين امر هم براى درك و شناخت صلابت و بزرگى شخصيت استاد شهيد و اهميت انديشه و مكتب او در جهت شكل گيرى تاريخ راستين وطن و هم براى نسلهاى فردا و پس فردا بسيار ارزشمند و با اهميت ميباشد زيرا ارائه تصوير شفاف و روشن از پهلوهاى گوناگون كارنامه و انديشه استاد شهيد از يكسو منبع الهام و راهگشاى مطمئن در مسير زندگى آزاد و با عزت براى نسل هاى آينده خواهد بود و از سوي ديگر به تفكر و مكتب استاد شهيد شكوه بيشتر غيابى افزونتر و عمر پايدارتر خواهد بخشيد از استاد سيدرسول آغا ٣٦ جلد كتاب و هزارها مقالهاى سياسى، تاريخى به جا مانده او مورخ، مترجم و سياست مدار عظيم بود كه هميشه براى بيدارى هم سنگر ان خويش با راه اندازى جريده راه اسلام همسنگران خود را نويد فتح و گشايش صبح پيروزى ميداد مقالهاى استاد شهيد در جريده مجاهد مربوط جمعيت اسلامى مجله ميثاق خون مربوط جمعيت اسلامى روزنامه جمهورى اسلامى چاپ جمهورى اسلامى ايران جريده اتحاد مربوط اتحاد اسلامى جريده كوثر مربوط حركت اسلامى جريده صبح پيروزى مربوط حكومت مؤقت در پشاور و دهها جرايد ديگر به چاپ رسيده، در تمام زمان و دوره جهاد به ويژه در لحظات سخت و دشوارى كه سايه سنگين يأس و ناميدى همه كس و همه جا را فرا ميگرفت با اميدوارى و روحيه سرشار از آرزو او نمايان ميشد. استاد سيدرسول شهيد نام يك شخصيت نه بلكه نام يك مكتب است.